اپرای تهران در سال ۱۳۴۶ آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۵۷ به فعالیت خود پایان داد. این دفترچه برنامه های اپرای تهران را در فصل هنری ۱۳۵۳-۱۳۵۴ نشان می دهد و هنرمندان تولید کننده ی اپرای آن دوران را در انتهای دفترچه معرفی می کند.
* از مجموعه ی کورش یزدانی
✤ Also available in: English
This is interesting to see. Lotfi Mansouri, one of the directors, became Director of the Canadian Opera Company in Toronto a few years later.
فقط میتونم بگم مععععرکهههه بووووود
هنر مرز ندارد و البته در دوره ای که چپگرایی باب بود وهنر متعهد از ضروریات هنر بود رفقا و برادران دوشادوش بر هر چه از غرب می آمد با شیوه وادبیات خود به آن میتاختند یکی آ ن را
غربزدگی میگفت و آن دیگری فرهنگ بورژوایی و خرده بورژوایی
و کمپرادوری. بنظر من هم موسقس سنتی خوب است هم موسقی محلی خوب است و هم کلاسیک وانچه بد هست موسیقی مبتذل و شبه هنر و بد تر از همه تعصب و نفرت و تقسیم آدمها و پدیده ها به غربی و شرقی، سکولار و لاییک و توحیدی. ضمنآ برای اطلاع نخستین ساختمان اپرا در دوره رضا شاه ساخته شد که بعدآ ساختمان بانک رهنی شد و اینک هم در خیابان فردوسی وجود دارد آگر شهر دار و همکاران برای فروش و تخریب آن نقشه ای منداشته باشند. هر اندازه هنر دانش و فرهنگ داشته باشیم هیچگاه به بی نیازی نمی رسیم.بهر حال مطلب جالبی بود
باسلام، از زحمات شما در گرد آوری مطالب و تصاویر ممنون.
اما همان بهتر که اپرا تعطیل شد چون فرهنگ کشور خودمان آنقدر غنی بود که لازم نبود اپرای اروپا را ترویج دهیم .
این اروپایی ها هستن که باید در حیرت فرهنگ ما باشند و ما تنها با ترویج فرهنگ آنها بود که به تدریج فرهنگ زیبای خود را از یاد بردیم و امروزه تقریباًٌ می توان گفت که اثری از آن نمانده است . و باید افرادی خلاق و فرهنگ دوست پیدا شوند تا گذشته هایمان را زنده کنند .
باتشکر فراوان
افرادی خلاق و فرهنگ دوست الان یا گوشه زندانن یا کشته شدن یا اینکه در رفتن ازین مملکت
شاید در نگاه نخست پایه گذاری اپرا در جامعه ایران سال ۱۳۴۶ که وجود شیوه های ارتباطات امروزه به هیچ روی قابل توجه نباشد دور از ذهن و غربگرایی صرف تصور شود ولی به تدریج انتشار آثار صوتی و تصویری نمایش ها باعث جذب تدریجی طبقه رو به رشد متوسط بسوی این شیوه هنری گردیده بود.
گمان دارم در اروپای اواخر قرن هفدهم دربارها و نجیبزادگان مهم ترین حامی مالی خلق کنندگان شهیر آثار اپرا به حساب می آمدند و بسیاری از سالن ها و گروه های اپرایی وابسته به کمک های دولتی برای پابرجا بودن می بودند.
در کنار موسیقی اپرا هیچگاه موسیقی فولکلور و مردمی بی ارزش جلوه نمی نماید.
تنها گشتی در خودرو های کرایه ای می تواند به گونه ای نبض موسیقی مردم پسند را به کسانی که مدعی به اجبار جا انداختن موسیقی فاخر”دولتی” است نمایانگر سازد.